ॡرویـــــ♥ــــــ♥ــــایـــ خیـــــ♥ـــــــسॡ
عاشقانه های رویای خیس
شنیدن دوست دارم از زبون اونی که دوسش داری....
لذتبخش تری
من صبورم اما..... بی دلیل از قفس کهنه ی شب میترسم بی دلیل از تیرگی تلخ غروب وچراغی که تورا از شب متروک دلم دورکند میترسم
وقتـــــــــــی کسی به عشقــــــــــش میگه نفســـــــــمی یعنی نمیشه نفســــــــــــم رو با کـــسی قســـــــمت کنم یعنی آدم باش و فقـــــــــــط مال من بــــــــــــــــاش یعنی چشمات باید فقــــــــــــــط منو ببینه کاش می دانستی چقدر دلم بهانه ی تو رو میگیره هر روز
در این بازاره نامردی به دنبال چه میگردی؟ نمیابی تو هرگز نشان از عشق و جوانمردی برو بگذر از این بازار.از این مستی و طنازی اگر چون کوه هم باشی،در این دنیا تو می بازی
شاید سال ها بعد در گذر جاده ها بی تفاوت ازکنارهم بگذریم
و تو...... آهسته زیر لب بگویی چقدر آن غریبه شبیه خاطراتم بود.......
ن اتفاق دنیاس..
کاش می دانستی چقدر دلم هوای با تو بودن کرده
کاش می دانستی چقدر دلم از این روزهای سرد بی تو بودن گرفته
کاش می دانستی چقدر دلم برای ضرب آهنگ قدمهایت
گرمی نفسهایت ، مهربانی صدایت تنگ شده
کاش می دانستی چقدر دلواپس تو ام
کاش می دانستی چقدر تنهام ، چقدر خسته ام
و چقدر به حضور سبزت محتاجم
و همیشه از خودم می پرسم این همه که من به تو فکر می کنم
تو هم به من فکر می کنی؟
Power By:
LoxBlog.Com |